طنین دل

منوي اصلي

آرشيو مطالب



امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1




گونه های نمناک ..

 

از قول من

به باران بی امان چشم هایت بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد..

 

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: یک شنبه 14 / 4 / 1398برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

وای بر ما

وای بر ما 

دختر با ظاهری ساده و نه مذهبی در حال عبور کردن از خیابان بود پسری از پیاده رو داد زد سیبیییلو چطوری؟ دختز کاملا خونسرد تبسمی کرد و جواب داد وقتی تو زیر ابرو بر می داری من سیبیل می زارم تا این جامعه یه مرد هم داشته باشه.پسر سرخ شد و چیزی نگفت

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: جمعه 5 / 9 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

 

 

جهان سوم از دیدگاه دکتر حسابی

از قول ایشان نقل شده است : روزی در آخر ساعت درس، یکی از دانشجویانم که دانشجوی دوره دکترا و اهل نروژ بود از من پرسید  :  استاد! شما که از جهان سوم می آیید، جهان سوم کجاست؟
فقط چند دقیقه به آخر کلاس مانده بود. من در جواب مطلبی را فی البداهه گفتم که روز به روز بیشتر به آن اعتقاد پیدا می کنم. به آن دانشجو گفتم
جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود و هر کس که بخواهد خانه اش آباد باشد، باید در تخریب مملکتش بکوشد

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: جمعه 5 / 9 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

5 وارونه

 

5 وارونه

پنج وارونه چه معنا دارد؟خواهر کوچکم از من پرسید.من به او خندیدم.

کمی آزرده و حیرت زده گفت"روی دیوار و درختان دیدم"

باز هم خندیدم.گفت"دیروز خودم دیدم پسر همسایه پنج وارونه به مینو میداد."

آنقدر خنده برم داشت که طفلک ترسید.بغلش کردم و بوسیدم.

با خودم گفتم"بعد ها وقتی غم سقف کوتاه دلت را خم کرد...

بی گمان میفهمی پنج وارونه چه معنا دارد"

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: جمعه 5 / 9 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

وعده

 

وعده
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد.از او پرسید : آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه وعده اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند،
در حالی که در کنارش نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کنم
اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد
گرما بخشیدی . یا سوزاندی

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: جمعه 5 / 9 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

گاهی هم نباید شنید

 

چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند. بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد. دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام به داخل گودال پرت شد و مرد.اما قورباغه دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد. وقتی بیرون آمد. بقیه قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟  معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند.

 

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: جمعه 5 / 9 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

ادب از دید گاه یک ریاضیدان

 

 
 
 
 
 
 روزی از یک ریاضیدان نظرش را در باره انسانیت پرسیدند ، در جواب گفت :
اگر زن یا مرد دارای ادب و اخلاق باشند : نمره یک میدهیم 1
اگر دارای زیبائی هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم : 10
اگر پول هم داشته باشند 2 تا صفرجلوی عددیک میگذاریم : 100
اگردارای اصل ونسب هم باشند 3 تا صفرجلوی عدد یک میگذاریم : 1000
ولی اگر زمانی عدد 1 رفت ( اخلاق )؛ چیزی به جز صفر باقی نمیماند ، 000
صفر هم به تنهائی هیچ است و با آن انسان هیچ ارزشی ندارد و این یادآور کلام حکیم ارد بزرگ است که می گوید : نخستین گام در راه پیروزی ، آموختن ادب است و نکو داشت دیگران .
نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: جمعه 5 / 9 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

نقشه شکست خورده

نقشه شکست خورده

آن روز صبح یک دسته صورتحساب تازه رسیده بود . نامه شرکت بیمه ،که از اتمام مدت قرار داد بیمه عمرشان خبر می داد . زن آه کشید و با نگرانی از جا برخاست تا شوهرش را در جریان بگذارد. آشپزخانه بوی گاز می داد. روی میز کار شوهرش نامه ای پیدار کرد . «...پول بیمه عمر من برای زندگی تو و بچه ها کافی خواهد بود.

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: جمعه 5 / 9 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

پازل

 

پدر داشت روزنامه می خواند پسر که حوصله اش سر رفته بود پیش پدرش رفت و گفت : پدر بیا بازی کنیم پدر که بی حوصله بود چند تکه از روزنامه که عکس نقشه دنیا بود تکه تکه کرد و به پسرش داد و گفت برو درستش کن . پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را به پدرش داد . پدر دید پسرش نقشه جهان رو کاملاً درست جمع کرده از او پرسید که نقشه جهان رو از کجا یاد گرفتی؟ پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم . وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: جمعه 5 / 9 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

حال من دیدنی است،

وقتی کسی حال تو را می پرسد..

 

aks asheg www.patugh.ir 12 عکس های زیبا عاشقانه و رمانتیک

 

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: دو شنبه 3 / 3 / 1393برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

تو ناز بمان..

 

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: چهار شنبه 13 / 8 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

اشك هاي گرم..

 

دلم..

                                                گلم..

                                                                                                  حرمت نگه دار  ،

                                                                                                     كاين اشك ها  خون بهاي   عمر  رفته    منست..

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: چهار شنبه 13 / 8 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

  

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

پیمانی که در طوفان با خدا می بندی، 
در آرامش فراموش نکن!

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست
پیاده یا سواره بودن فرقی نمیکنه
اما اگر همراهی باشه که تنهات نذاره
بی انتها بودن جاده آرزوت میشه…

 

 

 

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

 

بعضــــــی وقتا چیـــــــزی مینویسی فــــــقط برای یک نفـــــــر
امـــــــا دلت میگیرد

وقتی یـــــــادت می افتد که هـرکسی ممکن است بخــــــواند
جــــــــز آن یک نفـــــــــر. . . .

 

 

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

 

سرانجام منی حتی اگه دستات رو گم کردم

یه عهدی با من و جاده است که بی تو بر نمیگردم..

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: سه شنبه 5 / 8 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

غصه..

 

بــه کــوتــاهــی آن لحــظــه شــادی کــه گذشــت،
غصــه هــم خــواهــد رفــت…

” سهراب سپهری “

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: سه شنبه 5 / 8 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب


گروه اینترنتی ایران ناز ، www.irannaz.info

هنوز هم
از دو تكه طناب و یك تكه ی چوب
و یك هوار شادی و آرزوهای خوب
برای خودش تاب میسازد
كودك دل من !
نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: سه شنبه 5 / 8 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

جاده

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست
پیاده یا سواره بودن فرقی نمیکنه
اما اگر همراهی باشه که تنهات نذاره
بی انتها بودن جاده آرزوت میشه..

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: سه شنبه 5 / 8 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

فاصله من و تو
تو در فردا می خندی من در امروز آه می کشم کداممان به آفتاب نزدیکتریم..
نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: شنبه 25 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

سحر ،

     پیوند دلها در دل شب

             با خدای مهربان است  ...

 

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: شنبه 25 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

رمضان

خداوند را بخوانيد و به اجابت دعاي خود يقين داشته باشيد و بدانيد که خداوند دعا را از قلب بي خبر نمي پذيرد. (پيامبر اعظم (ص))

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: شنبه 25 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

رمضان

آمد رمضان هست دعا را اثری
دارد دل من شور و نوای دگری
ما بنده عاصی و گنهكار توییم
ای داور بخشنده بما كن نظری

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: شنبه 25 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

رمضان

امام صادق(علیه السلام):
خواب روزه دار عبادت،
خاموشي او تسبيح،
عمل وي پذيرفته شده
و دعاي او مستجاب است."

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: شنبه 25 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

رمضان

در خلوت شب ز حــق صـدا می آید / از عطر سحر بوی خدا می آید
با گوش دگر شنو به غوغای سکوت / کز مرغ شب ، آواز دعا می آید

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: شنبه 25 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

رمضان

باز آى و دل تنـگ مرا مونس جان بـاش / وین سوخته را محـرم اســرار نهان بـاش
زان باده که در میکده عشـق فروشــند / ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش
.
.

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: شنبه 25 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

رمضان

ماه رمضان، ماه مفروش کردن قدوم شب قدر با اشکهای شوق

برای درک «زیباترین لحظهء حیات انسانی» است . . .
.

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: شنبه 25 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

عشق..

من با عشق اشنا شدم...

 

و چه کسی این چنین اشنا شده است؟؟؟؟

 

هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود...

 

هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم....

 

و هنگامی تشنه ی اتش شدم که در برابرم دریا بود و دریا و دریا..

<شریعتی>

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: دو شنبه 24 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

قایقت جا دارد؟

صبر کن سهراب ! قایقت جا دارد؟

آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند …

وای سهراب کجایی آخر ؟

زخم ها بر دل عاشق کردن ، خون به چشمان شقایق کردند…

ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش سیری چند ؟

صبـــــــــــــــر کن سهــــــــــــــراب …!

قایقت جا دارد؟

 من را نیز با خود ببر ، اینجا عاشقی بین مردم مرده است . . .


نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: دو شنبه 23 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

نگاه

کسی که نگاهت را نمی فهمد،

توضیح های طولانی ات را هم نخواهد فهمید..

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: دو شنبه 22 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درد

گــــفته باشــــم،

مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛

تــــو امــــا ،

چشم هـــــایت را ببنـــــــد

سخت است بـدانـــــم می بینی  و بی خیــــــــــالی ..


نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: دو شنبه 22 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

از ته دل بخند..

چه مغرورانه اشك ریختیم چه مغرورانه سكوت كردیم

چه مغرورانه التماس كردیم چه مغرورانه از هم گریختیم

غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند

هدیه شیطان را به هم تقدیم كردیم

هدیه خداوند را از هم پنهان كردیم 



 

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: یک شنبه 14 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

 هر شیشه که بشکند ، ندارد قیمت / جز شیشه دل که قیمتش افزاید . . .
 

نويسنده: اکبر اکبری تاريخ: یک شنبه 14 / 4 / 1392برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

آه، ای عشق تو در جان و تن من جاری دلم آن سوی زمان با تو آیا دارد وعده ی دیداری؟ _چه شنیدم ؟ _تو چه گفتی؟ _آری؟

نويسندگان

لينکهاي روزانه



© All Rights Reserved to taninedel.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com

پیج رنک گوگل

پیج رنک سایت شما

پیج رنک

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------